وقتی کسی نمی خواند...

ساخت وبلاگ

یه جور بدی خسته ام این شبا

یه جور بدی دلخورم لعنتی

دلم خورد شد توی دستای تو

همین جا ازت می برم لعنتی

 

یه جور بدی گیج میره سرم

هنوز شعر های تو تو گوشمه

هنوز یادمه خنده هات لعنتی

هنوز عطر تو توی آغوشمه

 

دلم پر کشیده برای تنت

ولی دلخورم من هنوز پر غمم

ولی نا ندارم بیام سمت تو

یه امروز فک کن منم آدمم

 

یه امروز فک کن هوا برفیه

بغل کن منو گرم باشه تنم

یه امروز فک کن هنوز عاشقیم

بذار من بشم تن، بشی پیرهنم

 

هوا ابر و بارونیه لعنتی

ببین بار غم هات روی دوشمه

ببین نیستی خیس اشکه چشام

بجات پیرهنت توی آغوشمه

 

غمامو بغل می کنم قبل خواب

براشون لالایی می گم بعد تو

دو تا دستمو قفل هم می کنم

جای آتیش گرم دستای تو

 

یجور بدی خسته ام این شبا

یه جور بدی دلخورم لعنتی

دلم خورد شد توی دستای تو...

 

همینجا ازت می برم لعنتی...

 

 

پ.ن:

1- همیشه بیشتر از متن اصلی عاشق پی نوشت ها بودم...

2-می خندم و برام مهم نیست بعد تو/ پاییز های عمر مرا زرد می کنند...(الهه عارف)

3-پاییز می باره/ پاییز می چرخه/ تو قلب این خونه/ فردا زمستونه/پاییز عاشق نیست/ پاییز دلرحمه/ پاییز دلگیره/پاییز بی جونه...(الهه عارف)

4-پاییز عاشق نیست/ پاییز بی رحمه...(الهه عارف)

5-دردم نهفته به ز طبیبان مدعی/ باشد که از خزانه غیبش دوا کنند...

 

آغاز فروپاشی...
ما را در سایت آغاز فروپاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsargashte-m6 بازدید : 150 تاريخ : پنجشنبه 13 تير 1398 ساعت: 23:30