من دلم تنگه واسه یه دلخوشی کوچیک

ساخت وبلاگ

امروز روز مسخره ای بود و از طرف آدمای مختلف حرفای ناراحت کننده و اذیت کننده شنیدم

چرا جدیدا اینقدر رو حرفا حساس شدم نمی دونم

کلا البته جدیدا حساس شدم و دوباره شبا تا صبح کابوس می بینم و این خیلی بده

این که از آدمایی که توقعشو نداری حرفای ناراحت کننده بشنوی هم خیلی بده

نه به خاطر این که از اون آدم توقع نداشتی

بیشتر به خاطر این که با وجود تمام تلاشت برای بهترین بودن، بازم واسه اون آدم، کافی نبودی و این خیلی ناراحت کنندس

کوبیده شدن این واقعیت تو صورتت که هر چقدر هم تلاش کنی بازم برای خیلیا کافی نیستی

و بعضی از اون خیلیا شاید آدمای مهم زندگیت باشن:(((

پ.ن

من واقعا از زندگی کردن و زنده بودن راضی نیستم

کاش میشد مثل تو فیلما بمیرم و اثری ازم توی ذهن آدمای اطرافم نمونه

انگار نه انگار که یه روزی منم وجود داشتم

اینجوری حداقل میشد با خیال راحتتر زندگی رو ترک کرد

2

اخیرا توی گفتینو یه عالمه گفتگو دارم با مضمون:

-سلام

+سلام

:))

آغاز فروپاشی...
ما را در سایت آغاز فروپاشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fsargashte-m6 بازدید : 64 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 23:23